جايزه صلح نوبل يا استخدام امريكا

جايزه صلح نوبل يا استخدام نوبتي امريكا
بيستم دسامبر 2003 ميلادي
خانم شيرين عبادي يك تن از شهروندان ايراني در ماه دسامبر 2003 ميلادي جايزه صلح ؟ نوبل را كمائي كرد .
به نظر ميرسد كه به گمان اغلب اين يك سرمايه گذاري نوبتي استخبارات ايالات متحده امريكا و لانه جاسوسي اسرائيل بالاي اين خانم ايراني كه بعداز حمله امريكا و انگلستان در عراق و سازماندهي وسيع تبليغاتي اين كشور ها در تباني با صيهونيزم اسرائيل عليه شكار بعدي و نوبتي امريكا و متحدانش يعني جمهوري اسلامي ايران صورت ميگيرد .
اگرچنديكه تبليغات وسيع پيرامن تعلق گرفتن اين جايزه به خانم عبادي از طرف وسايل اطلاعات جمعي نوكرمنش ، دافع و منعكس كننده منافع امريكا و اسرائيل بخصوص بي بي سي و سي ان ان براه انداخته شد ، اما محمد خاتمي رئيس جمهور ايران اين جايزه را كم اهميت خوانده گفت كه اين يك جايزه سياسي ميباشد نه جايزه صلح .
اگر به تاريخ چند سال اخير تعلقات جايزه صلح ؟ نوبل نظر اندازيم درخواهيم يافت كه گفته آقاي خاتمي بي مورد نبوده است .
قسميكه بياد داريم بعد از حمله نظامي امريكا در افغانستان و آغاز حمله تبليغاتي عليه عراق ، جايزه صلح؟ نوبل به همكار بلند پايه امريكا آقاي كوفي انان سر منشي ملل متحد تعلق گرفت . درحاليكه سياه ترين صفحه تاريخ سازمان ملل متحد در طول موجوديت آن بعداز جنگ جهاني دوم ، همين دوره سياه رياست آقاي كوفي انان ميباشد .
ميخائيل سرگيويچ گرباچف آخرين منشي عمومي حزب كمونست اتحاد شوروي سابق ، يكي ديگر از اشخاص دريافت كرده گان جايزه صلح ؟ نوبل ميباشد كه به پاس خدمت در راستاي فروپاشي سيستم سوسياليستي در اتحاد شوروي و جهان جايزه صلح؟ نوبل به او تفويض گرديد .
زماني هم جايزه صلح ؟ نوبل به اندري ساخروف فزيك دان معروف شوروي ، مخترع بم هستوي بخاطر مخالفت هايش با سيستم سوسياليستي شوروي و اشغال نظامي افغانستان توسط شوروي اعطآ گرديد .
درين چند مثال كوتاه ديده ميشود كه در همه موارد منافع توسعه طلبانه امريكا و آزمندي متحدانش نهفته بوده است . ازين همه چنين برميآيد كه جايزه نامنهاد صلح نوبل و اعطاي آن تحت كنترول و مراقبت اجنت هاي سيا و جاسوسان اسرائيلي قرار دارد . تفويض آن براي شخص به تصميم پشت پرده استخبارات امريكا ، اسرائيل و متحدين آنها مرتبط ميباشد .
از انكشافات حوادث بين المللي ، اوضاع كنوني جهان يك قطبي و سياست مكارانه امريكا و اسرائيل ميتواند پيشبيني شود كه در صورت عدم تغييرات در پاليسي جنگ طلبانه امريكا ، جايزه صلح ؟ نوبل بعدي را كسي از عراق ويا از مخالفين دولت كورياي شمالي كه اگر نوكرمنشي خود را به امريكا ثابت سازد ، بدست خواهند آورد . و همچنين بعيد از امكانات نخواهد بود درصورت بحراني شدن اوضاع در افغانستان و عدم موفقيت امريكا در برقراري صلح اين جايزه به حامد كرزي ويا شخص نوكرتر ديگر از افغانستان تعلق بگيرد . ويا در هر كشور دنيا كه منافع امريكا در خطر باشد جايزه صلح ؟ نوبل تفويض خواهد شد .
اتحاد ملل ( ليگه نازي ) كه بعداز جنگ اول جهاني بوجود آمد ، بخاطر ناتواني از جلوگيري از وقوع جنگ جهاني دوم لغو گرديده جاي خود را به نهاد جديد التشكيل اتحاد ملت ها يغني سازمان ملل متحد واگذار شد .
با درنظرگرفتن انكشافات حوادث دو دهه اخير ديده ميشود كه سازمان ملل متحد مآموريت خود را در راه صلح و جلوگيري از جنگ هاي نابرابر و تحميلي و زورگوئي هاي دولت هاي تا دندان مسلح نتوانست ايفآ نمايد . مثالهاي زنده آن عراق ، افغانستان ، بوسنيا ، ليبيا ، فلسطين و ساير ملل مظلوم ميباشد . بنآ بجاي آنكه به سرمنشي آن جايزه صلح نوبل داده شود ، لازم بود تا سازمان ملل متحد منحيث يك نهاد بيكاره ختم موجوديت خود را اعلام مينمود و جايش را به يك نهاد بين المللي جديد ديگر كه جوابده مناسبات جديد بين الدول و از تضمين هاي معتبر تر بين المللي برخوردار ميبود ، خالي ميكرد . و همچنان جايزه صلح نوبل به جايزه جنگ و زورگوئي نوبل مسمي ميگرديد .
و من الله التوفيق
نوت : اين نوشته در هيچ جاي نشر نشده است