Sunday, August 15, 2010

اعلامیۀ ففتا در رابطه باهجوم های قبایل مهاجم به اصطلاح کوچی بالای شهریان مناطق غربی کابل ( Public ) چاپ ارسال به دوست
fotoاعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان(ففتا) در رابطه باهجوم های وحشیانۀfoto قبایل مهاجم به اصطلاح کوچی بالای شهریان مناطق غربی کابل
چهاردهم ماه اگست سال 2010 میلادی
جنایتکاران طالب والقاعده با همکاری های همه جانبۀ دولت مرکزی حامد کرزی با استفادۀ سوء از نام کوچی، شهر باستانی کابل را به محاصره کشیده اند، تا با بهانه قرار دادن اسکان کوچی ها، در مطابقت با اهداف وپلان های شوم وفاشیستی حامد کرزی وتیم افغان نازی او، پاک سازی های قومی را درین حدود جغرافیاوی، بیشتراز پیش تعمیل، و قبایل مهاجم آن طرف واین طرف خط دیورند را ، یکجا باهم، در خانه وکاشانۀ باشندگان فعلی این ولایت جا سازی نمایند.

این اقدامات پلان شدۀ قبیله سالاران غاصب و متجاوزکه، طرح های عملی آن، با گسیل غاصبانۀ قبایل مالدارو دامپرور پشتون تحت نام کوچی وناقل، به مناطق مسکونی هزاره ها، ازبیک ها، تورکمن ها تاجیک ها ودیگر ملیت های محکوم،از زمان امارت امیر عبدالرحمان خان بدینسو، رویکار بوده وبه شیوه های مختلف، تا امروز هم تحت اجرا قراردارد، واضحاً یک عمل جنایتکارانه وخلاف اصول وموازین پذیرفته شدۀ انسانی در جهان میباشد، که غیراز نسل کشی و پاک سازی قومی هیچ عنوان دیگری را بدان نمیتوان قائل شد.

جراحات واردۀ ناشی از این اعمال جنایتبار وغیر انسانی قبیله سالاران حاکم در کشور، طی سده های واپسین تاریخ ، بر پیکر خلق های مظلوم وتحت استبداد این سرزمین، که با تصرف وتوزیع زمین های مزروعی وغیر مزروعی ایشان، درمناطق مختلف کشور ، به اقوام وقبایل وابسته به حاکمیت ها ایجاد گردیده، یکی ازعوامل اساسی وجانکاه شکل گیری مخاصمت های قومی، وتجزیۀ باشندگان کشور به حاکم ومحکوم ، ستمگر وستمکش از گذشته تا حال بوده وعلت العلل بسا حوادث خونین تاریخ، طی این دوره ها منوط بدان زخم ها وگسیختگی های ایجاد شده در تاریخ است.

در رابطه با این مسأله یعنی حقیقت وجود نابرابری ملی وهجوم قبیلوی سازی حیات مردم، از جانب ارباب قدرت قبایلی، درکشور ما، با وجود ماست مالی ها وحاشیه روی های شرم آوری که، ارباب سیاست وفرهنگ وابسته به شئونیست ها،ومحافظه کاران وابسته به ایشان ،درین رابطه، خواسته ویا نا خواسته مرتکب آن میشوند، واز مؤثریت آنچنانی این زخم چرکین ومتعفن تاریخی، در شکل گیری و ادامۀ بازی های خونین مجموع تاریخ، خصوصاً دهه های اخیرآن، انکار نموده، وبه هیچ صورتی حاضر به بیان واعتراف این حقیقت، آنچنانیکه بوده ودوام دارد نمیباشند، واضحاً باید است فریاد بر آورد وتصریح نمود که، علت العلل کلیه بدبختی های کشوری بنام افغانستان، از ابتدا تا امروز،از عقب ماندگی تا هزاران مشکل دیگری، چون جنگ های خانمانسوزی که در طول تاریخ گریبانگیرمردم مظلوم وبی دفاع آن بوده، از ریشۀ همین پدیدۀ منحوس قبیله سالاری، ووجود بیداد گری ملی آب میخورد که، تا به امروزهم مجریان این سیاست با قربانی نمودن همه دار وندار کشور و الویت قایل شدن به خواست های وحشیانه وغیر انسانی طالب وهوادران پروپا قرص آن یعنی قبایلی ها، در شکل دهی سیاست های داخلی وخارجی دولت بر سر اقتدار کنونی، وتعمیل این سیاست ها در سرتا سر کشور، مصروف کار بوده وبه هیچ چیز دیگری به جز از حاکمیت و تصرف سرتاسر کشور به واسطۀ قبایل پشتون فکر نمیکنند که این خود بزرگترین فاجعه در رابطه با حقیقت حیات مردم ما از گذشته تا حال است ومیباشد.

هیچ وجدان بیدار انسانی که خودرا ملزم به داشتن قضاوت بی طرفانه ودلسوزانۀ انسانی، در رابطه با قضایای وحشتناک تاریخی دیروز وامروز کشورما میداند، نمیتواند منکر این حقیقت باشد که، هجوم های وحشیانۀ این گروه های مسلح به اصطلاح کوچی ، طی سالیان اخیر به مناطق مرکزی وشمال کشور، خصوصاً ولسوالی های بهسود ودایمیرداد ولایت وردگ ، اطراف ونواحی ولایات فاریاب ، جوزجان وسرپل، سمنگان، تخار، قندوز، بغلان، بامیان، بلخ ، بادغیس، و کابل که، با داشتن اهداف واستراتیژی های معینی تعقیب وتکامل داده میشود، واضحاً یک عمل پلان شده وهدفمند فاشیستی بوده، بجز از تصرف زمین واسکان قبایل پشتون در مناطق غیر پشتون نشین کشور، و توسعۀ ساحۀ زیست پشتونها در داخل افغانستان، وبه حاشیه راندن دیگران هیچ هدفی ندارد.

در غیر آن همه بخوبی میدانیم که، در سرزمین کنونی افغانستان ، هر یکی از واحد های ملی واتنیکی، مسکون ومستقر در آن، دارای خاستگاه مشخص تاریخی وجغرافیاوی خود بوده، وزمین های حاصل خیز وبایر جنوب وشرق کشور با قرار داشتن رود های خروشان وهمیشه جاری کابل، هلمند، کنر، لغمان وغیره در متن آنها، به مراتب مساعد تر است برای اسکان این خیل انسانهای بدوی، با در نظر داشت خاستگاه اصلی وروابط تاریخی ایشان با این حدود جغرافیاوی میباشد، تا سرزمینهای بی حاصل وفاقد آب مناطق مرکزی وشمال کشور که متعلق به ازبیک ها ، تورکمن ها، هزاره ها، ایماقها، تاتار ها، تاجیک ها ، قرغیز ها، قزاقها وغیره بوده، وآبادی های حال وگذشتۀ آن مناطق نیز محصول فداکاری های خود،آبا واجداد باشندگان اصیل این مناطق در مقابله با شرایط دشوار وخشک آن ساحات میباشد.

مهم تر از همه اینکه، مسألۀ نقل وانتقالات تهاجمی گروه های انسانی، با هد ف یافتن چراگاه ومسکن نیز، در شرایط امروزی جهان، منجمله کشورما، حد اقل درین روزگاری که به سر میبریم، یک مسألۀ پایان یافتۀ جهانی ومتعلق به دوران قرون وسطی تاریخ بوده، وهر گروه انسانی در شرایط امروزی حیات خود، دارای حدود وثغور قبول شدۀ قانونی وعرفی زندگی، در یک ساحۀ مسما بخود میباشد، که هر نوعی تعرض بالای آن ساحه بمثابۀ تعرض به جان ومال وناموس باشندگان بومی آن ساحه محسوب گردیده وحق دفاع از حق خویشتن را برای محکومین، مشروعییت اعطا میکند.

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با در نظر داشت، کلیه موازین اخلاقی وانسانی همزیستی بردارانه ومتساوی الحقوق مجموع اقوام وملیت های ساکن کشور، ومحفوظ بودن کلیه حقوق هریکی از آنها، در برابر هر نوع تجاوز وزور گویی، این اعمال جنایتبار ،قبایل به اصطلاح کوچی را که با حفظ کلیه امتیازات مادی ومعنوی خویش درساحات اولیه واصلی بود وباش خود، در دو طرف خط دیورند، با طمع تصرف وولجه نمودن زمین ودارایی های باشندگان مناطق مرکزی وشمال کشور، از جانب حاکمیت های بی مسئولیت وجبارقبیلوی ، تحریص، بسیج و سوق داده میشوند به شدت محکوم نموده، وبا صراحت اعلان میدارد که، ادامۀ این سیاستهای زور گویانه دیگرجای تحمل وگذشت را باقی نگذاشته وفقط یک راه را به روی قربانیان این زور گویی ها وبی عدالتی ها باقی میگذارد که، همانا مقاومت تا آخرین رمق ودفاع از حقوق مشروع وانسانی خود با توسل به اصل مشروعییت دفاع از حق وعدالت در برابر زور گویی وبیداد گری، با آخرین امکانات.

خلق های مظلوم وستمدیدۀ افغانستان!

قبیله سالاری مزدور، درین شرایط دشوار وطاقت فرسای زندگی مردم ما، مصروف انجام آخرین ماموریت های تاریخی خویش، در رابطه با خلق نفاق وایجاد تفرقه در میان باشندگان کشور بوده، واز این آب چرکین خواهان آبیاری ، صد ها مزرع منحوس استعماری واستحماری در کشور ماست که، خود وباداران ایشان، نیاز به تحقق وحاصل دهی آنها دارند، تا بازهم درین کشور با این شیوۀ ننگین حکومت کنند، واز جان ومال وناموس مردم ما باژ ستانی نمایند.

بیایید همه باهم متحد شویم، واز افکار واهی، حکومت کردن های، انقیاد گرانه بالای همدیگر که دیگر بکلی غیر قابل تحمل ودور از امکان گردیده، خویشتن را وارهانیم، تا باشد هر یکی از ما در خانه وکاشانۀ به میراث رسیده از اجداد خود با حفظ آبرو وکلیه ایجابات زندگی امرار حیات نموده، وبه تلافی آنچه که تا امروزاز دست داده ایم توفیق حاصل نماییم، وقبیله سالاری را با همه ضمایم آن برای همیش از زندگی وکشور خود به دور اندازیم.

این یگانه راه معقول وانسانی باهم بودن ودر کنار هم زیستن است وبس، که قبیله سالاری را در کشور خود خاکسپاری نماییم وبه استقبال راه های بهتر وتجربه شدۀ زندگی که، دیگران را در دیگر مناطق عالم مسعود وسربلند نموده است بشتابیم!!
دموکراسی واقعی با قبول حق تعیین سرنوشت برای هر واحد اجتماعی از فرد تا اقوام وملیتها یگانه راه نجات ماست ، پس بیایید این راه را در عمل وبا صداقت تجربه نماییم.
محو مناسبات منحوس قبیلوی در افغانستان مقدس ترین هدف ماست

حق وعدالت پیروز میشود

هیأت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان(ففتا)

اميدوار هستم كه استفاده از مواد منتشره با ذكر آدرس سايت همراه باشد . تشكر